سلام رفیق . حوصله داری برات یه شعر از نصرت رحمانی بخونم ؟به حس و حالت می خوره . مرسی: سبو شکست ساقی,همتی از غصه می میرم / شکسته تیله ها را بر لبم کش تا سحر گردد / در میخانه را قفلی بزن / ترسم که ولگردی ز درد آتشین زخمم خبر گردد / به پیراهن بپوشان روزن میخانه را / که چشم هرزه گردی هم نبیند ماجرایم را / به خویشم اعتباری نیست / گیسو را ببر ساقی / و با آن کوششی کن تا ببندی دست و پایم را
۸ نظر:
سلام رفیق . حوصله داری برات یه شعر از نصرت رحمانی بخونم ؟به حس و حالت می خوره . مرسی:
سبو شکست ساقی,همتی از غصه می میرم / شکسته تیله ها را بر لبم کش تا سحر گردد / در میخانه را قفلی بزن / ترسم که ولگردی ز درد آتشین زخمم خبر گردد / به پیراهن بپوشان روزن میخانه را / که چشم هرزه گردی هم نبیند ماجرایم را / به خویشم اعتباری نیست / گیسو را ببر ساقی / و با آن کوششی کن تا ببندی دست و پایم را
من ديروز يه دونه ديدم البت هنفهميدم از كدوم نوع بود يه كم فاصله ش زياد بود ولي با توجه به جغرافياي منطقه فك كنم مرفه بود
سلام
فيلم contact چيه جريانش؟
خستگي ت در نرفته هنوز؟ يه كم بخواب
وجود داره، زیادم هست
نامه ام به مهرجوئي بامزه بود ؟؟؟؟
آی رنج رنج عزیزم
بلاگر فيلتر شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هر کی می گه بی درده می گم یا دیوونه است یا دروغگو.
ارسال یک نظر