Pages

۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

تو!


قبرستان ویران رویا های من !مسلخ جوانی من!گنداب سکوت!سراب آزادی!با تو هستم تو...تو ای سرزمین بی حاصل من!درخاک بلعنده تو پیر می شوم...در امتداد زمان به افق های تاریک غبار الوده ات دست میازم تا در کنار رویا هایم ارام بگیرم...
باز می گردم به تو ای خاک سرد دوست داشتنی...
باز می گردم به شروع پایان... نه... به پایان شروع... نه... به همین نا کجای بی رحم بایر...به تهی... به تهی باز می گردم